• وبلاگ : لحظه‏ي ديدار
  • يادداشت : دونه هاي تسبيح
  • نظرات : 0 خصوصي ، 1 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    تقديم به معشوقم مهدي... روزها خسته و شب ها كسلم آسمان آبي نيست ابرها ميگريند مردمان از پي دنيا زيادت بردند كه تويي شاه و گدايانيم ما مردمان از پي دنيا و هوس دين را بازي هر روزه‌ي خود ميدانند آنكه روزي تو برايش قيام خواهي كرد روزها كوتاهند شب ها طولاني شب ها غمگين اند لاله ها داغ غمت را در دل همچو فرزند يتيمي در آغوش دارند عاشقان رخ تو من و امثال مرا عاشق روي تو ندانند چرا؟ كه زبس در پي شهوات و گناهيم ولي همچنان در ره تو خواهم ماند تا كه روزي نظر لطف كني و غم عشقت را در دل من فكني باز هم ميگويم كه تويي شاه و گدايانيم ما ... سلام دوست عزيز ، يه سر به ما هم بزن ، خوشحال ميشيم!!!