سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زندگی در ذهن

 

در این دنیای فانی همه معادلات انسان ها اشتباه از آب در می آید. علوم طبیعی و ریاضی یا انسانی هیچ کدام از پس این مهم بر نمی آیند. همه انسان های روی کره خاکی به دنبال سعادتند اما کو سعادت واقعی؟

هیچ کس تضمین نکرده و نمی کند که آنها سعادتمند شوند. انسان ها فقط آن طور که فکر می کنند خوب است زندگی می کنند نه آن طور که باید باشند و حقیقت همهین است.همه در دنیایی بی انتها و سر در گم رها شده اند و هر کسی با اعمال خود آینده خود را می سازد . یکی خشت را از همان اول کج می نهد و دیگری برای خود خشتی نمی نهد. اعمال نیز از افکار انسان ها سرچشمه می گیرد و این سرّ کلام روانشناسان است  /انسان ها در ذهنشان زندگی می کنند./

 بر همین اساس انسان ها برای سلطه بر یکدیگر و تامین منافع خود در صدد تسلط بر افکار رقیب بر می آید. این در جوامع قدیم به شکلی ابتدایی صدق می کرده. مثلا در جنگ هایی که یک طرف از نظر تعداد از طرف مقابل کمتر بوده شبانه به روشن کردن مشعل های زیاد و سر و صدا می پرداخته تا دشمن تصور کند که آن ها تعدادشان زیاد است. این شگردی بوده که در اغلب موارد باعث پیروزی می شده. اما امروزه دشمن به روشی متفاوت اما باز هم بر افکار حریف تاثیر می گذارد. این مسئله در بمباران های تبلیغاتی و رسانه ای مشهود است. مردم دنیا همه آن طور که رسانه می خواهد زندگی می کنند و این مسئله ای ست که مدیران رسانه از آن مطلعند.

امروز این سینما نیست که آینه جامعه است بلکه این جامعه است که آینه تمام نمای سینما به طور خاص و رسانه به طور عام  گشته است.

در پروتوکل یهود آمده است که برای از بین بردن سنت ها و آیین ملل لازم نیست به مقابله مستقیم با آن ها برآییم بلکه کافی ست روش خوب زندگی کردن را وارونه جلوه دهیم.فراماسون ها با تکیه بر این اصل بر دنیا چیره شدند و یکی از عوامل نفوذ صهیونیسم محسوب می شوند. تا حدی که دول مختلف دنیا هیچ عملی را که بر خلاف منافع صهیونسیت ها باشد انجام نمی دهند. البته این مسئله جدیدی نیست. 


تجاوز به شرط چاقو

شما فقط تجاوز کنید. تجاوز کنید، جایزه ببرید. هر تجاوز برابر با یک دست کت و شلوار شیک (بدون کروات) یه کیف سوغات ایرانی با مخلفات.

اقامت رایگان نیز ضمیمه تجاوز شما می شود به همراه بلیط رایگان برای برگشت . شما هم امتحان کنید پشیمان نمی شوید.


عشق یعنی چه؟

اصلا عشق ینی چی؟

به عیارتی عاشق شدن چه شرایطی می خواد یا صرف اینکه یه نفر انسان باشه، می تونه عاشق بشه. منظورم اینه که مثلا یه پیر هم می تونه عاشق بشه یا یه بچه چی یا یه طور بهتر بگم اجازه داره عاشق بشه یا فقط مخصوص بزرگترا و جوونا ست .

اصلا عشق حتما باید بین دو جنس مخالف باشه . می شه یه روزی دو تا همجنس عاشق هم بشن. اون وقت چه اتفاقی می افته . مردم چی می گن . اصلا چرا ما وقتی از عشق صحبت می کنیم همه هواسا می ره سراغ  مسائل جنسی. به  خدا باور کنین که مسائل جنسی فقط بخشی از عشق رو در بر داره.

  حالا بیایم سراغ  اینکه اگه کسی عاشق شد باید چه کار کنه . باید سر به بیابون بزنه و  از زندگی خدا  حافظی کنه یا باید مثل آدم بره و عشقش رو ابراز کنه. اگه این کار رو کرد چه اتفاقی می افته . مردم چی می کن. اصلا خود معشوق چی می گه.

از اینم بگذریم ....

می شه عشق بین دو تا آدم نباشه . می شه بین یه آدم و یه حیوون یا یه شیء  باشه. چرا بعضی ها خندشون می گیره از اینکه یه نفر عاشق ماشینش شده یا عاشق شرکتشه . این اتفاقی که روزمره خیلی می افته . خیلیا هستن که عاشق میز یا مقام یا پول هستن.....

حالا می خوام ازتون بپرسم که می شه یه نفر عاشق نه آدم نه حیوون نه پول نه هیچ چیز مادی دیگه بشه . درست فهمیدین .

  منظورم همونه که همیشه عاشق همه ما هاست اما ماییم که یادمون رفته یکی همیشه عاشقمون هست و مراقبمون.


شاد زی و شادی کن

شاد زی و شادی کن که این چند روز عمر غنیمته

اگه دندانت درد گرفته شاد باش که همه دندانهایت درد نگرفته

اگه تمام دندان هایت درد گرفته شاد باش که تمام دندان هایت نریخته 

اگه تمام دندان هایت ریخته شاد باش که لثه ات عفونی نشده و می توانی دندان مصنوعی بخری

اگه لثه ات عفونی شده شاد باش که بدنت کرم نیافتاده 

اگه بدنت کرم افتاد شاد باش که هنوز زنده ای و نفس می کشی

اگه روم به دیوار مردی باز هم شاد خواهی بود که تمام عمر را شاد زندگی کرده ای.


اسکناس عیدی

 

هیچکس را نمی شناسم که نوروز را دوست نداشته باشد . علاقه به این سنت باستانی و دیرپا از همان سنین کودکی چنان در جسم و جان آدمی جای می گیرد که زدودنی نیست . رسوم زیبایی مثل خانه تکانی ، رخت نو پوشیدن ، دید و بازدید و عیدی گرفتن ، خاطره ها و علقه های فراموش نشدنی را چنان شکل می دهد که حد و حساب ندارد . خود من با حدود کمی کمتر از نیم قرن سن و سال هنوز وقتی یاد آن اسکناسهای دو تومنی که عیدی می گرفتم می افتم دلم از شادی غنج می زند .

در آستانه نوروز ، عید ملی ایران زمین قرار داریم . این عید سعید و پرشکوه را به شما تبریک میگویم و با امید به فضل الهی ، در سال جدیدی که از راه می رسد و در همه ایام ، برایتان دلی شاد ، تنی سالم و زندگی شیرین آرزو می کنم  .

به نقل از یکی از دوستان

                                                                            


سفر خاطر انگیز

روزی که کرمان توفان شن اومد من اینجا یعنی کرمان بودم. همه جا تاریک شده بود . بااینکه خورشید تو آسمون بود. من که جرات نکردم از خونه بیرون بیام اما وقتی تموم شد و بیرون اومدم چشمت روز بد نبینه که تموم خیابونا پر بود از شن و  ماسه. از روی شاخه های درخت گرفته تا توی ماشینا و روی آسفالت خیابون . راه که می رفتی رد پات روی شن می موند. بالاخره این سفرم خاطره ای شد......

منتظر بعدشم باشین.